.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز


كيهان

«فرداي منطقه» عنوان يادداشت روز كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد:
همه در اين باور مشتركند كه سونامي تحولات سياسي در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا نقطه عطفي را در نمودار معادلات سياسي در پهنه منطقه اي- و حتي فرامنطقه اي- رقم زده است.

مختصاتي از فضاي كنوني منطقه كمك مي‌كند تا نقطه عطف تغييرات و تحولات به سوي خيزش و خروش ملتها بر ضد سياستهاي سلطه گرانه و امپرياليستي نمايان شود.

خيزش و خروشي كه هويت و ماهيت «اسلامي» در آن موج مي‌زند و علي رغم تمام دسيسه ها، توطئه‌ها و كارشكني‌هاي نظام سلطه، شتاب آلود در بستر «بيداري اسلامي» مي‌تازد.

از همان آغاز تحولات در منطقه كه از تونس كليد خورد و دومينووار به مصر، يمن، ليبي، بحرين و... رسيد تلاش نظام سلطه به سركردگي آمريكا بر اين نقطه متمركز بود كه القا نمايد جهت قيامها، انتفاضه‌ها و انقلاب‌ها هر چيزي غير از «جهت اسلامي» است؛ چه اينكه آمريكايي‌ها و صهيونيست‌ها مي‌دانستند از شاخصه‌ها و ويژگي‌هاي لاينفك قيامها و انقلابهاي اسلامي برپايي موج نفرت و بيزاري افكار عمومي از سياستهاي جاه طلبانه و افزون طلبانه آمريكايي- صهيونيستي است.

حداقل تجربه سه دهه گذشته شرايط منطقه‌اي و ظهور انقلاب اسلامي ايران كه ترجماني ناب از آموزه‌هاي اصيل اسلام است اين درس عبرت را براي آنها در پي داشته است تا بدانند روحيه ضدآمريكايي و ضد صهيونيستي ملهم از آموزه‌هاي اصيل اسلامي است.

اينجاست كه در همان روزهاي نخستين تحولات منطقه اي، بيش از همه چپاولگران و زورگويان و زياده خواهان، اين مقامات صهيونيستي و آمريكايي بودند كه از شكل گيري يك انقلاب اسلامي ديگر در منطقه ابراز واهمه كرده و هراس شديد خود را عجزآلود علني نمودند. البته امروز واهمه و ترس صهيونيست‌ها و مقامات كودك كش تل آويو مضاعف گرديده و بطور فزاينده مسير تداوم را مي‌پيمايد.

همين دو روز پيش بود كه مصري‌ها با تجمع در مقابل سفارت رژيم صهيونيستي و آتش زدن پرچم اسرائيل، نه تنها خواستار اخراج سفير رژيم صهيونيستي از قاهره شدند بلكه مصرانه خواهان لغو «پيمان كمپ ديويد» شدند. اين نكته را بايد افزود كه از انقلاب 25 ژانويه در مصر تاكنون يكي از خواسته‌هاي جدي آحاد ملت، منع صدور گاز از مصر به اسرائيل بوده است. تا جايي كه حتي وزير انرژي مصر هم اكنون بخاطر فروش گاز به تل آويو در بازداشت به سر مي‌برد.

اينها نمونه‌اي از مختصات فضاي كنوني منحني معادلات سياسي است كه آمريكايي‌ها در ارزيابي‌هاي به اصطلاح استراتژيك شان نديده بودند و رژيم صهيونيستي- فرزندخوانده ايالات متحده- نيز كه هميشه اميد به حمايت و پشتيباني واشنگتن داشته در سردرگمي و استراگيجي به سر مي‌برد.

صهيونيست‌ها آنچنان خيالشان از حاكمان عرب مرتجع و دست نشانده جمع بود و شرايط منطقه را به نفع خودشان مي‌پنداشتند كه گمان نمي‌كردند جهان عرب اين چنين به خيزش درآيد و امروز خواسته اصلي لغو پيمان كمپ ديويد باشد.

در جريان جنگ 22 روزه غزه دولت ايهود اولمرت وقيحانه و پي درپي اعلام مي‌كرد كه اين جنگ به درخواست اعراب عليه غزه و حماس به راه افتاده و متاسفانه هيچ دولت عربي نه تنها آن را تكذيب نكرد بلكه امثال حسني مبارك ها، با اقدامات عملي خود بر اين زد و بند خيانت آميز تاكيد ورزيدند.

همدستي منافقان امت اسلامي با رژيم جعلي و وحشي اسرائيل از يادها فراموش نمي‌شود. شبكه اطلاعاتي رژيم حسني مبارك و تشكيلات خودگردان به شناسايي و انهدام تونل‌هاي زيرزميني احداثي در منطقه رفح پرداخته و بستر نسل كشي و اعمال فشار مضاعف بر ساكنان مظلوم غزه را مهيا ساختند. اما امروز اتفاق مبارك اين است كه «نامبارك مصر» و شريك راهبردي آمريكا و رژيم صهيونيستي در بند مجازات و محاكمه ملت مصر افتاده است.

به تعبير روزنامه عرب زبان «تشرين» مشكل بزرگ اعراب همواره اين بوده كه براي حل و فصل امور به آمريكا تكيه مي‌زنند اما امروز ملت‌ها و مردم عرب اين معادله را بهم ريخته‌اند و نه حتي از سر يك علقه و احساس ناسيوناليستي بلكه به لحاظ يك قالب اسلامي يك «نه» بلند را در برابر مشي و مرام آمريكايي و صهيونيستي فرياد مي‌كشند.

همچنانكه نشريه فرانسوي لوموند ديپلماتيك در همين اواخر طي تحليلي پيرامون اوضاع طوفاني خاورميانه به اين حقيقت اعتراف كرده و مي‌نويسد: «رفته رفته معيارهاي فكري ملت‌هاي عرب از يك جنبش ناسيوناليستي غيرديني به جست و جوي هويت در قالب اسلام تبديل شده است» .

ملت ما

«بشار ضعيف براي غرب خوب است» عنوان یادداشت امروز روزنامه ملت ما به قلم حسين رويوران است که در آن می خوانید:
آنچه اين روزها در سوريه اتفاق مي‌افتد در واقع نتيجه اعتراض مردمي نسبت به استبداد است اما علاوه بر اين دخالت عناصر خارجي در جهت شعله‌ور شدن اين اعتراضات را نمي‌توان ناديده گرفت. به عبارت دقيق‌تر حاكميت خاندان اسد از سال 1971 تاكنون به دليل بحران مشاركت و عدم مشروعيت سياسي مورد اعتراض مردم است قطعا عناصر خارجي هم به دليل حمايت سوريه از نيروهاي مقاومت و مخالفت با اسراييل، سعي مي‌كنند به اين اعتراض‌ها دامن بزنند. در همين راستا اخيرا خبر‌هايي از جابه‌جايي القاعده از عراق شنيده شده است.

همچنان ما شاهد ديدار بندر بن سلطان شاهزاده سعودي با سران عشاير شهر درعا بوديم. اينها البته نشان‌دهنده اين است كه مديريت بحران در سوريه ضعیف عمل مي‌كند. از سوي ديگر يكي از پايه‌هاي سياست امريكا در خاورميانه امنيت اسراييل است با اين نگاه متوجه مي‌شويم كه سرنگوني دولت اسد نه تنها به منافع امريكا در منطقه كمك نمي‌كند بلكه آن را در معرض خطر قرار مي‌دهد.

از اين رو من فكر نمي‌كنم كه غرب سعي بر سرنگوني نظام سوريه دارد اما بشار ضعيف براي غرب خوب است. لذا ممكن است غرب در تضعيف بشار اسد بكوشد اما براي نابودي‌اش تلاش نمي‌كند. بسياري بر اين باورند كه سياست‌هاي بشار اسد در قبال اين اعتراضات دوگانه بوده است اما من تصور مي‌كنم دوگانگي در واقع حاصل تفاوت افكار اسد با ديگر اعضاي حزب حاكم سوريه است. اسد از ابتداي به روي كار آمدنش نشان داد كه اصلاح‌طلب است.

براي اثبات اين نكته كافي است يادآور شوم كه تا پيش از اسد استفاده از موبايل، كامپيوتر، اينترنت و بسياري از تكنولوژي‌هاي جديد در سوريه ممنوع بوده است، اما از آنجا كه وي همراه با حزب بعث حكومت مي‌كند نه به تنهايي لذا بايد اين نكته را در نظر گرفت كه سياست‌هاي اسد خوشايند گارد قديم حزب بعث نيست و اين خود موجب دوگانگي در عملكرد دولت مي‌شود.

به عقيده من بحران در سوريه تك وجهي است يعني مردم تنها استبداد را مورد هدف قرار داده‌اند و روي سياست حمايت سوريه از مقاومت، استقلال در برابر غربي‌ها و اتحاد با قدرت‌هاي منطقه از جمله ايران اعتراضي ندارند كما اينكه در شعار‌ها همچنين اعتراضاتي ديده نشده است، اما در عين حال متاسفانه سوريه با مشكل مديريت امنيتي بحران مواجه است و اين موضوع براي اين كشور مشكل‌ساز شده است، اما اميدوارم كه اصلاحات پاسخ بدهد و موجب حل اين مشكل شود چراكه من فكر مي‌كنم مردم و حكومت تا حدودي اتحاد دارند اما نوع حكومت مانع از قوي‌تر شدن اين اتحاد شده است.


رسالت

«شرافت کارگر ايراني در جهاد اقتصادي» سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسکندري است كه در آن مي‌خوانيد:
امسال مزين به نام جهاد اقتصادي است و هر جهادي در گام اول مسبوق به دشمن شناسي يا همان شناسايي هندسه فعاليت دشمن است. دشمن شناسي و اطلاع از طرح و برنامه خصم معاند، نحوه و چگونگي تجهيز، رويارويي و صف آرايي نيروهاي خودي در برابر دشمن را مشخص مي‌نمايد.

 رهبر معظم انقلاب روز گذشته در ديدار با کارگران فرمودند: «شما با کارتان با کساني که مي‌خواهند کشور را به سقوط اقتصادي بکشانند مبارزه مي‌کنيد» . اما پرسش اينجاست چه کساني مي‌خواهند کشور را به سقوط اقتصادي بکشانند؟ چه جرياناتي با تحقق عدالت و پيشرفت ايران مخالف است؟ کدام دشمن، اقتصاد ملي را تهديد مي‌کند؟ و...

خط کار و خدمت نسخه پيشرفت کشور و مقابله با کساني است که مي‌خواهند اقتصاد ملي را ساقط کنند. اين خط همواره مورد حمايت مقام معظم رهبري و مردم بوده و هست. اما روندها و جرياناتي در خارج، داخل و حتي در درون ما وجود دارد که با خط کار و خدمت در تعارض است و کاملا برنامه ريزي شده سقوط اقتصاد ملي را هدف گرفته است. ‏

دشمن خارجي همان استکبار جهاني و نظام سلطه است که در قالب‌هاي مختلف جنگ رواني، تحريم‌هاي اقتصادي و در نهايت جنگ تمام عيار اقتصادي مقابله با پيشرفت و اقتدار علمي و اقتصادي ايران را هدف گرفته است. دشمن خارجي امروز مجموعه‌اي منسجم از صهيونيسم بين المللي و دول آمريکا و انگليس است که با استفاده از ابزار شوراي امنيت، تحريم‌هاي ناعادلانه و يک جانبه‌اي را عليه ايران وضع کرده‌اند.

آثار برخي از اين تحريم‌ها عبارت اند از: قطع مبادلات بانكي در حوزه بين المللي، بلوكه شدن برخي دارايي‌هاي خارجي ايران، محدوديت مبادلات فعالان اقتصادي ايراني در خارج، افزايش هزينه مبادلات و ريسك مبادلاتي كشور و... ‏

دشمن داخلي نيز -که آن هم سقوط اقتصاد ملي را نشانه گرفته- مجموعه جرياناتي است که در داخل کشور با توسل به ابزارهاي مختلف سياسي و اقتصادي چوب لاي چرخ کار و خدمت مي‌گذارند. ‏

گروه‌هايي مسائل اصلي کشور را به باد فراموشي سپرده‌اند و با حاشيه سازي و مسئله تراشي مانع از حرکت پرشتاب ملت ايران به سوي پيشرفت و عدالت مي‌گردند.

اين جريانات در سال 1388 با تفتين به شبهه تقلب در انتخابات، نزديک به يک سال کشور را در معرض يک چالش ثانوي قرار دادند و مانع از آن شدند که اهداف اصلي ملت يعني گذار از عقب ماندگي و رسيدن به دروازه‌هاي پيشرفت و عدالت توامان پيگيري شود.

اين گروه‌هاي منحرف داخلي امروز در يک لباس ديگر ظاهر شده‌اند و سعي دارند با حضور در کوپه ها، ترمز قطار پيشرفت ملت که طي ساليان اخير با سرعت و قدرت مضاعف در حال حرکت است‌ را بکشند. ‏

اما دشمن دروني چيزي نيست به جز فرهنگ وارداتي و آسيب ديده کار در ايران. اين دشمن خصم اکبر است. امام صادق(ع) مي‌فرمايد:«خداوند متعال بيكاري را دشمن انسان مي‌داند» . مطالعات و پژوهش‌هاي مختلف درباره علل کندي پيشرفت در ايران نشان مي‌دهد که يکي از موانع عمده در کنار ساير عوامل داخلي و خارجي، اصطکاکات فرهنگي به ويژه ضعف فرهنگ و اخلاق کار در ايران است.

فرهنگ وارداتي فرار از کار، تنبلي و کاهلي، انجام بدون کيفيت کار، بازدهي پايين، فرهنگ غلط اشتغال به مشاغل گوناگون و پديده ابوالمشاغلي، بي ارزش شمردن کار زيردستان، بي کيفيت دانستن محصول کار هموطنان، عدم پايبندي به حداقل‌هاي قانون کار توسط برخي کارفرمايان، گرايش به کالاهاي خارجي و پرهيز از خريد کالاهاي داخلي و... آفات و سمومي است که فرهنگ کار را در کشور ايران تهديد مي‌کند.

جامعه ما در شرايط کنوني نيازمند توليد ثروت به روش ايراني و اسلامي است. توليد ثروتي که در زير چرخ‌هاي آن فقرا له نمي‌شوند و مستضعفين در اموال اغنيا سهم دارند.

بديهي است چنين فرايندي مسبوق به تصحيح فرهنگ تلاش و اخلاق کار در جامعه ايران و بازسازي آن متناسب با الگوي پيشرفت ايراني و اسلامي است. فرهنگي که در آن اوقات آحاد جامعه به سه وقت کار، عبادت و استراحت و رسيدگي به خانواده تقسيم مي‌شود.


جمهوري اسلامي

«تحليل سياسي هفته» سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي به مسائلي همچون شكست آمريكا در طبس، بودجه 90، افزايش قيمت سكه و طلا و... مي‌پردازد:

بسم‌الله الرحمن الرحيم
هفته جاري با يك مناسبت مهم در تاريخ انقلاب و يك جلوه درخشان از عنايات غيبي الهي در پشتيباني از انقلاب اسلامي همراه بود. پنجم ارديبهشت سال 59 يعني زماني كه حدود يكسال و نيم از عمر نهال انقلاب بيشتر نگذشته بود، آمريكاي جنايتكار در عملياتي موسوم به «دلتا» با هدف آزاد كردن ديپلمات‌هاي جاسوس اين كشور كه در لانه جاسوسي آمريكا به دست دانشجويان پيرو خط امام به گروگان گرفته شده بودند، به ايران حمله كرد ولي اين عمليات نظامي و تجاوزكارانه به صحراي طبس با طوفان شن الهي به مفتضحانه‌ترين وضعي شكست خورد و بدين ترتيب هيمنه نظامي آمريكا نيز در پي هيمنه سياسي اين كشور كه در ماجراي تسخير لانه جاسوسي درهم شكسته بود، فرو ريخت و تئوري پيروزي ايمان بر سلاح، ماشين جنگي قدرتمندترين كشور جهان را درهم كوبيد و تصميمات خطرناك سران كاخ سفيد و اقدامات خصمانه استكبار جهاني براي ضربه زدن به انقلاب پرخروش اسلامي در پرتو عنايات الهي بي‌ثمر ماند.

در شرايط كنوني درسي كه از اين حادثه مي‌توان گرفت اينست كه مادام مردم و مسئولين، با اخلاص و يكرنگي در خدمت اهداف الهي انقلاب اسلامي باشند و آرمانهاي ديني را به اميال شخصي مقدم بدارند، عنايات الهي يا نصرت كنندگان دين خدا خواهد بود.

در هفته جاري سرانجام بودجه سال 90 با ماجراهاي تاسف برانگيزش در ششم ارديبهشت به صحن علني مجلس رسيد و كليات آن نيز تصويب شد و در روزهاي آتي بايد شاهد بحث پيرامون جزئيات آن بود.

ماجرايي كه در سال‌هاي اخير از سوي دولت برسر مهمترين سند مالي كشور آمد، چيزي نيست كه بتوان به سادگي از كنار آن و تبعات بعدي آن گذشت، ضمن اينكه موضوعي است كه در تاريخ پس از انقلاب بي‌سابقه بوده و هيچكس توقع اين برخورد غيرانضباطي و ساختارشكنانه را از سوي دولت نداشت.

نكته مهمي كه در تبعات چنين تاخيري، علاه بر تاثير مخرب آن در وضعيت مالي كشور و كم كردن نظارت دستگاهها و نهادهاي مسئول ملاحظه مي‌شود، پيامد چنين تعللي در ارائه ديرهنگام لايحه بودجه به مجلس است كه مي‌تواند بودجه امسال را از قوت و دقت كارشناسي كم بهره سازد، چيزي كه به شدت اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها را دچار بي‌قانوني مي‌كند.

به هر حال انتظاري كه مردم در اين روزها از نمايندگان خود در مجلس شوراي اسلامي دارند اينست كه در تصويب چنين لايحه حساسي كه با انضباط مالي كشور سروكار دارد، با دقت و وسواس خاص عمل كنند تا در آينده عواقب عدم دقت آنها در بررسي لايحه دامنگير مردم و نظام مالي و اداري كشور نشده و از سوي ديگر شيوه‌هاي نظارتي بر اجراي بودجه را از كارآيي و خاصيت نيندازد.

در هفته جاري شاهد تراكم بي‌مبالاتي‌ها و تلاطم‌هايي در عرصه اقتصادي بوديم كه از جمله آنها ادامه روند افزايشي قيمت سكه و طلا و حبابي بودن بازار و تشديد هجوم سرمايه‌هاي سرگردان به اين بخش بود.

تحولات بازار طلا در اين هفته بار ديگر نشان داد حتي اگر بانك مركزي بتواند اندكي اين تب زرد را آرام كند، از درمان كامل آن عاجز است و تنها راه‌ حل درمان قطعي آن، رونق دادن به بخش‌هاي توليدي و اقتصادي كشور است چيزي كه متأسفانه عليرغم ادعاي مسئولين اجرايي و اقتصادي، در سالهاي اخير روند مناسبي در اين بخشها وجود نداشته است.

متأسفانه آنچه علاوه بر وجود شاخص‌هاي منفي در ساير بخش‌هاي اقتصادي به اين بازار زرد و طلايي دامن زده، نگراني‌هايي است كه مردم از عدم مديريت هوشمندانه در شرايط موجود اقتصادي و نابساماني در حوزه‌هاي اقتصادي مشاهده مي‌كنند و طبعاً در چنين اوضاعي، جريان رو به افزايش نقدينه‌هاي سرگردان، عرصه‌اي مطمئن‌تر از بازار سكه و طلا براي جولان نمي‌بينند.

هفته جاري، در صحنه خارجي نيز شاهد تحولات مهمي بوديم كه در اين بين، وقايع خاورميانه و تداوم قيام‌هاي مردمي و ضد ديكتاتوري، مهمترين اين رويدادها را تشكيل مي‌دادند.

در يمن، مردم پس از گذشت بيش از دو ماه همچنان در خيابانها هستند و اعلام كرده‌اند به هيچ گزينه‌اي غير از عزل و كناره گيري علي عبدالله صالح، ديكتاتور اين كشور رضايت نخواهند داد.

در اين حال طرحي از سوي شوراي همكاري خليج فارس پيشنهاد شده است كه براساس آن، علي عبدالله صالح، در صورت پذيرش طرح از سوي طرفين، يك ماه بعد، قدرت را به معاونش واگذار كند و به دنبال آن مقدمات برگزاري انتخابات فراهم شود با اين شرط كه مخالفان از پيگيري محاكمه عبدالله صالح صرفنظر كنند و به رئيس‌جمهور يمن تضمين جاني بدهند.

اين طرح، كه در اصل، دولت عربستان پشت آن قرار دارد از سوي احزاب مخالف پذيرفته شده است ولي مردم معترض آنرا نمي‌پذيرند و تاكيد مي‌كنند كه علي عبدالله صالح بايد به خاطر جناياتي كه مرتكب شده و اختلاس‌هايي كه انجام داده است، محاكمه شود.


حمايت

«بازيگري عربستان در جاده انحرافي‏» عنوان يادداشت روزنامه حمايت به قلم قاسم غفوري ‏است كه در آن مي‌خوانيد:
همزمان با اوج گيري قيام‌هاي مردم در كشورهاي عربي حوزه خليج فارس و شمال آفريقا، در كنار تحركات سران عرب و غرب براي مقابله با قيام‌ها، عربستان در كنار تحولات داخلي در صحنه منطقه‌اي نيز به ايفاي نقش پرداخت.

نقشي كه با لشكر كشي مستقيم به بحرين و ارائه طرح‌هايي براي يمن در قالب شوراي همكاري خليج فارس و حتي مشاركت پنهان در تامين هزينه‌هاي جنگ ليبي ادامه يافت.

بر اساس گزارش‌ها و اسناد منتشره عربستان در كنار برخي جريان‌هاي 14 مارس لبنان، غربي‌ها و صهيونيستها در ايجاد تنشهاي داخلي در سوريه نيز ايفاي نقش كرده است. رياض همچنين در پروژه نخ نما شده ايران هراسي غرب نيز حضوري فعال داشته است.

هر چند كه برخي محافل رسانه‌اي و سياسي عربي و غربي تلاش دارند تا اين تحركات را صرفا برگرفته از منافع ملي و جايگاه منطقه‌اي عربستان عنوان سازند اما روند تحولات نشانگر بهره گيري بازيگران فرامنطقه‌اي و متاسفانه دشمنان جهان اسلام از اين نقش در جهت اهداف سلطه طلبانه اشان است چرا كه :

الف ) هر چند كه عربستان به دليل برخورداري از موقعيت جغرافيايي مناسب و جايگاه قابل تامل در ميان كشورهاي اسلامي و عرصه بين الملل مي‌تواند به عنصر وحدت ساز در ميان مسلمانان مبدل شود اما اقدامات آن در سركوب شيعيان داخلي و بحرين و نيز مداخله آن در برابر قيام‌هاي مردمي در كشورهاي عربي در كنار تحركات سوال برانگيز آن براي بي ثبات كردن برخي كشورهاي منطقه، عملا مي‌رود تا عربستان را به عامل تفرقه ميان مسلمانان مبدل سازد. طرحي خطرناك براي عربستان و كل جهان اسلام كه دشمنان وحدت مسلمانان با ادعاي منافع ملي و موقعيت منطقه‌اي، عربستان را در آن مسير سوق داده‌اند.

ب) نظام سلطه از جمله آمريكا كه جايگاهي در ميان ملتهاي منطقه و افكار عمومي جهان ندارد با پنهان شدن در سايه تحركات عربستان سعي دارند تا از اين كشور براي رسيدن به منافع خود استفاده كنند در حالي كه در نهايت با چهره‌اي پاك و به اصطلاح دموكراتيك و همسو با مردم طرح‌هاي استعماري خود را اجرا مي‌كنند. ‏

آنها حتي هزينه اين توسعه طلبي را با ادعاي حفظ قدرت از كشورهاي عربي از جمله عربستان تامين مي‌كنند در حالي كه در نهايت براي منافع خود از حاكمان همين كشورها نيز خواهند گذشت؛ چنانكه در تونس، مصر و يمن از بن علي، مبارك و صالح عبور كردند.

به هر تقدير مي‌توان گفت كه بازيگري كنوني عربستان بازيگري در جاده انحرافي است كه در نهايت دستاوردي براي آن به همراه نخواهد داشت در حالي كه اين كشور با حركت در مسير همگرايي منطقه‌اي و پايان دادن به فريب خوردگي‌‌اش در برابر وسوسه‌هاي غرب مي‌تواند نقشي مهم در ايجاد ثبات در منطقه و مقابله با فتنه‌هاي طراحي شده از سوي نظام سلطه عليه منطقه و جهان اسلام ايفا كند. ‏


مردمسالاري

«اندر احوالات سکه شدن بازار سکه» عنوان سرمقاله روزنامه مردمسالاري به قلم شهرام صدوقي است كه در آن مي‌خوانيد:
زماني که بسته پولي جديد بانک مرکزي در آخرين ساعات روز کاري سال گذشته در سکوت خبري منتشر و دستور ابلا غ به شبکه بانکي مي‌گيرد، بايد انتظار ايجاد التهاباتي در بازارهاي پولي و مالي کشور داشت.

با نگاهي گذرا به بسته پولي جديد بانک مرکزي و مشاهده اهتمام دولت بر کاهش نرخ سودهاي بانکي سپرده گذاران مي‌توان به راحتي سرگرداني سرمايه‌هاي ذخيره شده در بانک‌ها و سرازير شدن اين سرمايه‌ها به بازارهاي متنوعي همچون بازار طلا، سکه، بورس، مسکن و غيره را پيش بيني کرد.

نگارنده مطلب سعي در ايجاد ارتباط بين شرايط به وجود آمده اخير در بازارهاي فوق و عوامل تاثيرگذار از جمله افزايش حجم نقدينگي در کشور و همچون تصميم بانک مرکزي برکاهش نرخ سود سپرده‌هاي مردمي در بانک‌هاي کشور در سال جديد دارد.

براساس اعلا م آخرين آمارهاي بانک مرکزي حجم نقدينگي کشور از مرز 270 هزار ميليارد تومان عبور کرده است. اين در حالي است که حجم نقدينگي در پايان سال 87 تنها 170 هزار ميليارد تومان و در ماه‌هاي پاياني سال 88 نيز حدود217 هزار ميليارد تومان بوده است.

کارشناسان اقتصادي اتفاقات رخ داده در بازار سکه در چندين روز گذشته را معلول عوامل گوناگوني عنوان کرده‌اند که علي رغم اقدامات ضرب الا جلي بانک مرکزي در کنترل بازار سکه، تاکنون هيچ تغيير بنياني در برگشت آرامش به اين بازار ديده نشده و پيش بيني‌ها نيز حکايت از ادامه افزايش قيمت‌هاي کاذب در اين حوزه از بازار ايران دارد.

البته در اين بين، اظهارات اخير محمود بهمني رئيس کل بانک مرکزي در خصوص نحوه کنترل بازار سکه و طلا در نوع جالب توجه است; به طوري که وي از ضرب پنج ميليون انواع سکه طلا و عرضه حدود 10 ميليون سکه از طريق شبکه بانکي طي روزهاي آينده خبرداده است. آقاي رئيس کل حتي از توزيع سوپر مارکتي سکه طلا در صورت لزوم در آينده نزديک خبر داد.

از سويي ديگر افزايش بدون توقف قيمت طلا در بازارهاي جهاني طي چند ده روز گذشته و ادامه اين روند در حال حاضر نيز بر روند التهاب زايي بازار طلا و سکه در ايران خواهد
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.088 seconds.